مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17

g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

گروه مشاوران کسب و کار کارفرمانیوز
کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» یک ترانه سرا -> یغما گلرویی

 

 

یغما گلرویی

 

 

 

یغما گلرویی (زادهٔ ۱۳۵۴) متولد ارومیه- آذربایجان غربی، ترانه‌سرا، شاعر و مترجم

 

از او آثار متعددی از جمله شعر، داستان، ترجمهٔ شعر، فیلم‌نامه و غیره منتشر

 

شده است و در ضمن ترانه‌های او توسط خوانندگانی چون سیاوش قمیشی،

 

امیر کریمی، حسن شماعی زاده، معین، امید، شیلا، فرهاد جواهر کلام،

 

ناصر عبدالهی، شادمهر عقیلی، قاسم افشار، سعید شهروز، رضا یزدانی و

 

 چند خواننده دیگر اجرا شده است. 

 

ترانهٔ «تصور کن» که در آلبوم روزهای بی‌خاطرهٔ سیاوش قمیشی

 

اجرا شد را می‌توان از معروف‌ترین ترانه‌های گلرویی نامید

 

 

ترانه ها

 



کازابلانکا

 

تو دیگه داری می ری، این اختتام رؤیاست

 

این آخرین سکانسه فیلمِ کازابلانکاست


من همفری بوگارتم، مغرور و بی تبسم

 

تو اون زنی که می ره با مردِ نقش دوم

 


بارون بباره یا نه، صحنه دراماتیکه

 

تصویرت از تو چشمام می ریزه چیکه چیکه


دوربین یواش یواش از تو صحنه می ره بیرون

 

من می مونم با سایه م، من می مونم با بارون

 


این اشکا مصنوعی نیست، تو دیگه داری می ری

 

داری چشاتو از من، از نقشِ من می گیری


راهی نمونده باقی، فیلم نامه اینو می گه

 

من و یه جای خالی، تو و یه مردِ دیگه

 


از وقتی که نگاهت از تو نگاهم رد شد

 

این فیلم عاشقانه، یه فیلمِ مستند شد


بازی دیگه یادم رفت، نقشم خودِ خودم بود

 

نقش کسی که چشماش لبریزِ عشق و غم بود

 


اسکارو من می گیرم... اما چه فرقی داره

 

نقش سیاهی لشکر، با یه ابرستاره


وقتی تو رو ندارم، وقتی تو دورِ دوری

 

وقتی باید بسازم با حسرت و صبوری

 


این فیلم موندگاره، گیشه ها قبضه می شن

 

اما بازم من بی تو، اما بازم تو بی من


تو دیگه داری می ری، این آخرین پلانه

  

تیتراژ میاد و آهنگ، همراه این ترانه

 

 


 

سینما رکس

 


 

سینما شلوغ امشب ، هیچ کس این فیلمو ندیده 


کسی قصه ی سقوطو از ستاره نشنیده 


قصه ی شاخ گوزن و شاخه ی بدون برگه 


اما قصه ناتمومه ،‌سانس بعدی سانس مرگه 


هر کسی از رو شماره ش روی صندلی نشسته 


یه نفر برای شوخی درای سالن رو بسته 


تپش ترانه مرده تو رگای این دقیقه 


لحظه لحظه ی شروغ یکه تازی حریقه 


سینما ! ای سینما رکس ! آخرین فیلمتو بفروش 


واسه هر بلیط یه دریا گریه کن بغض منم روش


سینما ! ای سینما رکس ! پرده ی سیاتو بنداز 


اگه از حافظه رفتی جون بگیر تو نبض آواز



صدای جیغ جماعت شبو می شکنه دمادم 


این بوی سوختن چوبه ، یا بوی کباب آدم ؟


شعله قد کشیده تا سقف ، ریه ها خونه ی دوده


به جای آتیش نشانی ، تاوله که زود به زوده


پرده ی پک نمایش گر گرفته از حرارت 


فردا رو عزا می گیرن آدمای این ولایت 


سینما و آدماشو شعله های شب سوزونده 


وقتی که خروس بخونه سینما رکسی نمونده 


سینما ! ای سینما رکس ! نگا کن ! یه مرد سوخته 


هنوز از بین ذغالا چشماشو به پرده دوخته 


شب بیست هشت مرداد سینما رکسو سوزوندن 


اونا که این کار رو کردن خودشون مرثیه خوندن 


ما تو روزنامه ی کهنه عکس قاتلو ندیدیم 


اما اسمشو همیشه از سکوت شب شنیدیم 


سوختن اون همه آدم تا ابد نمیره از یاد 


نفرت قبیله از تو ، همیشه باقی جلاد !




 

 

 


تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته!



جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته!



جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست!



جواب هم‌صدایی‌ها پلیس زِد شورش نیست!



نه بمب هسته‌ای داره، نه بمب‌افکن نه خمپاره!



دیگه هیچ بچه‌ای پاشو روی مین جا نمی‌زاره!



همه آزاده آزادن، همه بی‌درد بی‌دردن!



تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگا خودکشی کردن!


 

جهانی را تصور کن، بدون نفرت و باروت!

 


بدون ظلم خود کامه، بدون وحشت و تابوت!



جهانی را تصور کن، پر از لبخند و آزادی!



لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی!



تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه!

 


اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه!



تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س!



تمام جنگ‌های دنیا، شدن مشمول آتش‌بس!



کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم!



دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم!



بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا!


تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا!




 

+ مرتبط

یک ترانه سرا:نیلوفر لاری پور

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:یغما گلرویی,بیوگرافی, | نوع مطلب : <-CategoryName-> | نظر بدهيد

» عناوين آخرين مطالب